آموزش محیط زیست
مهجبین ردایی؛ اسماعیل صالحی؛ شهرزاد فریادی؛ محمدرضا مثنوی؛ لعبت زبردست
چکیده
سکونتگاههای شهری معاصر با توسعه، دگرگونی و پیچیدگی روزافزون موجب اختلال در نظام اکولوژیک و پیوند انسان- طبیعت، بخصوص در شهرهای کویری شده و بحران قرن بیست و یکم یا کاهش تابآوری شهری را رقم زده است. بسیاری از الگوهای ارتباطی انسان -طبیعت و راهحلهای الهام گرفته از محیط طبیعی حامی اصول و مفاهیم تابآوری و پایداری است. بهمنظور ...
بیشتر
سکونتگاههای شهری معاصر با توسعه، دگرگونی و پیچیدگی روزافزون موجب اختلال در نظام اکولوژیک و پیوند انسان- طبیعت، بخصوص در شهرهای کویری شده و بحران قرن بیست و یکم یا کاهش تابآوری شهری را رقم زده است. بسیاری از الگوهای ارتباطی انسان -طبیعت و راهحلهای الهام گرفته از محیط طبیعی حامی اصول و مفاهیم تابآوری و پایداری است. بهمنظور کاربست ابعاد انسانی در برنامهریزی، لازم است که عقلانیت اکولوژیک یا به عبارتی ایدههای مبتنی بر شواهد، اصول و استراتژیهای پیوند انسان- طبیعت تجلییافته در شهرهای کهن، استخراج، انتقال و در ساختار و عملکرد اکوسیستم شهری بکار گرفته شود. ازاینرو، هدف مطالعه حاضر، ایجاد شهرهای تابآور از طریق عقلانیت اکولوژیک و جستار حلقه پیوندی عقلانیت اکولوژیک و تابآوری شهری است. این مطالعه یک بررسی توصیفی-تحلیلی و ابزار گردآوری اطلاعات روش کتابخانهای است. ضمن استنتاج و تطبیق مؤلفههای ساختاری- عملکردی فرایند یادگیری اجتماعی و عقلانیت اکولوژیک، یادگیری اجتماعی بهعنوان حلقه کاتالیزوری در بسط عقلانیت اکولوژیک و ارتقاء تابآوری استنتاج شده است و با استفاده از مدل ساختاری-تفسیری، مؤلفههای استراتژیک در بسط عقلانیت اکولوژیک استخراج و درنهایت مدل مفهومی بسط عقلانیت اکولوژیک در برنامهریزی شهرهای تابآور از طریق حلقه پیوندی یادگیری اجتماعی ارائه شده است. نتایج مطالعه حاکی از آن است که مؤلفههای قابلیت درک پیچیدگی و ظرفیت انعطافپذیری دو فاکتور استراتژیک در ابزار بسط عقلانیت اکولوژیک در جهت برنامهریزی شهرهای تابآور است و یادگیری اجتماعی بهعنوان ابزار مدیریتی سازگارانه و مشارکتی نقش قابلملاحظهای در انتقال عقلانیت اکولوژیک و ارتقاء تابآوری شهری دارد.
ندا صابری؛ لعبت زبردست؛ مهدی منتظرقائم
چکیده
با توجه به گستردگی مسائل محیط زیستی و ضرورت توجه به آنها بخصوص بحران کمآبی در کشور ایران، نیاز مبرمی به آگاهسازی و آموزش عمومی جهت اتخاذ رفتارهای مناسب در این زمینه احساس میشود. یکی از روشهای هدفمند و اصولی برای مواجهه با این بحران، تمرکز بر روی زمینهی ارتباطات محیط زیستی میباشد، چراکه دامنهی گستردهای از جامعهی انسانی ...
بیشتر
با توجه به گستردگی مسائل محیط زیستی و ضرورت توجه به آنها بخصوص بحران کمآبی در کشور ایران، نیاز مبرمی به آگاهسازی و آموزش عمومی جهت اتخاذ رفتارهای مناسب در این زمینه احساس میشود. یکی از روشهای هدفمند و اصولی برای مواجهه با این بحران، تمرکز بر روی زمینهی ارتباطات محیط زیستی میباشد، چراکه دامنهی گستردهای از جامعهی انسانی را تحت تأثیر خود قرار داده و میتواند آنان را در راستای حفظ محیط زیست خود ترغیب نماید. با توجه به بررسیهای انجامگرفته در زمینهی ارتباطات محیط زیستی، میتوان به این نتیجه رسید که پژوهشهای اندکی در این زمینه صورت گرفته است. در این پژوهش با استفاده از دو روش کیفی و کمی، تحلیل بر روی سه منبع خبری ایرنا، وزارت نیرو و صداوسیما با تأکید بر بحران کمآبی در کشور ایران صورت گرفته است. در این پژوهش به پیشنهاد و معرفی ارزشهای خبری برای تحلیل رتوریکی محیط زیست در وضعیت بحران پرداختیم و بر این اساس تحلیل آماری و رتوریکی بر روی اخبار منعکس گردیده از سه ارگان ذکرشده صورت پذیرفته است. نتایج نشان میدهد که رسانهی خبری ایرنا با بیشترین تعداد خبر و صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران با کمترین تعداد خبر به پوشش خبری از بحران کمآبی پرداختهاند و همچنین تحلیلهای کیفی نشانگر لزوم وجود تعریفی درست از مسائل پیچیدهی محیط زیستی نزد کنشگران رسانه و تمرکز بیشتر رسانههای تصویری بر روی اخبار محیط زیستی میباشد. درنهایت به ارائهی پیشنهادهای پژوهشی و ارائهی راهبرد پرداخته شده است.
الهام اسماعیلی علویجه؛ لعبت زبردست؛ محمدجواد امیری؛ اسماعیل صالحی
دوره 5، شماره 2 ، اسفند 1395، ، صفحه 49-58
چکیده
هدف از این پژوهش، مقایسه اثربخشی آموزش محیطزیست در دانشآموزان پایه ششم ابتدایی بود. برای اجرای این پژوهش، از آموزش رسمی و غیررسمی استفاده شد. روش تحقیق نیمه تجربی بوده که جامعه آماری را کلیه دانشآموزان دختر پایه ششم ابتدایی شهر کرج تشکیل دادهاند. از میان مناطق ۱۲ گانه شهر کرج، منطقه ۵ و دبستان دخترانه نگین البرز انتخاب ...
بیشتر
هدف از این پژوهش، مقایسه اثربخشی آموزش محیطزیست در دانشآموزان پایه ششم ابتدایی بود. برای اجرای این پژوهش، از آموزش رسمی و غیررسمی استفاده شد. روش تحقیق نیمه تجربی بوده که جامعه آماری را کلیه دانشآموزان دختر پایه ششم ابتدایی شهر کرج تشکیل دادهاند. از میان مناطق ۱۲ گانه شهر کرج، منطقه ۵ و دبستان دخترانه نگین البرز انتخاب گردید. ابزار گردآوری دادهها یک پرسشنامه محقق ساخته دارای دو بخش با هدف میزان نگرش و عملکرد به همراه سه آزمون بود. مقدار آلفای کرونباخ ۸۵/۰ به دست آمد. دانشآموزان به صورت تصادفی در دو گروه رسمی و غیررسمی تقسیم شدند. در دو گروه، آزمونی قبل از آموزش، اجرا شد. سپس از تلفیق دو روش سخنرانی و پرسش و پاسخ در آموزش رسمی استفاده گردید. در گروه غیررسمی، یادگیری توسط دانشآموزان صورت گرفت، درنهایت برای هر دو گروه بعد از آموزش و ۲ ماه بعدازآن، آزمونی برگزار شد. به منظور تجزیه و تحلیل دادهها از روشهای آمار توصیفی و آمار استنباطی استفاده شد. نتایج نشان داد، سطح معناداری t محاسبهشده، قبل از آموزش در دو گروه رسمی و غیررسمی از ۵/۰ بیشتر است (۵/۰P>) و تفاوت معناداری وجود ندارد. سطح معناداری t محاسبهشده، بعد از آموزش و ۲ ماه بعد از آموزش در دو گروه رسمی و غیررسمی از ۵/۰ کمتر است (05/0>P) و تفاوت معناداری وجود دارد؛ بنابراین آموزش محیطزیست به شیوه رسمی و غیررسمی در دانشآموزان پایه ششم ابتدایی دبستان دخترانه نگین البرز شهر کرج اثربخش بوده، اما آموزش غیررسمی محیطزیست، اثربخشی بیشتری از آموزش رسمی محیطزیست، نشان داده است.