سمیرا افشاری؛ روحاله رضائی؛ حیدر قلیزاده؛ حسین شعبانعلی فمی
دوره 6، شماره 1 ، آذر 1396، ، صفحه 101-113
چکیده
با توجه به اهمیت منابع آب به عنوان یک عنصر کلیدی در تمام زیربخش های اقتصادی به ویژه کشاورزی و درعینحال، محدودیت و کمبود شدید این منابع، حرکت به سوی مدیریت پایدار منابع آب امری اجتناب ناپذیر به شمار می آید. در این زمینه، بسیاری از صاحب نظران بر این باورند که عوامل ذهنی و روانشناختی به ویژه نگرش از عوامل اصلی سوق دادن افراد ...
بیشتر
با توجه به اهمیت منابع آب به عنوان یک عنصر کلیدی در تمام زیربخش های اقتصادی به ویژه کشاورزی و درعینحال، محدودیت و کمبود شدید این منابع، حرکت به سوی مدیریت پایدار منابع آب امری اجتناب ناپذیر به شمار می آید. در این زمینه، بسیاری از صاحب نظران بر این باورند که عوامل ذهنی و روانشناختی به ویژه نگرش از عوامل اصلی سوق دادن افراد به سوی بهکارگیری اقدامات مرتبط با مدیریت پایدار منابع آب میباشند. با در نظر گرفتن اهمیت موضوع، هدف اصلی این تحقیق بررسی عوامل تعیینکننده نگرش کشاورزان نسبت به مدیریت پایدار منابع آب بود. جامعه آماری این پژوهش، تمام سرپرستان خانوار در شهرستان کمیجان بودند (5100=N) که با توجه به جدول بارتلت و همکاران (2001)، تعداد 300 نفر از آنان به روش نمونهگیری چندمرحلهای انتخاب شدند. ابزار گردآوری دادهها پرسشنامه بود که روایی محتوایی آن با روش پانلی از کارشناسان تأیید شد. برای تعیین پایایی ابزار تحقیق پیش آزمون انجام گرفت که مقدار آلفای کرونباخ محاسبهشده برای مقیاسهای اصلی پرسشنامه در حد مناسب (در دامنه بین 628/0 تا 812/0) بود. نتایج تحقیق حاکی از آن بود که نزدیک به نیمی از کشاورزان دارای نگرش خاصی نسبت به مدیریت پایدار منابع آب نبودند. با توجه به نتایج کسبشده، متغیرهای ادراک کشاورزان نسبت به مشکلات مدیریت پایدار منابع آب، میزان شرکت در برنامهها و فعالیتهای ترویجی و حجم استخر ذخیره آب، اصلیترین عوامل تعیینکننده نگرش کشاورزان نسبت به مدیریت پایدار منابع آب در شهرستان کمیجان بودند. همچنین، نتایج تحقیق نشان داد که بین نگرش کشاورزان نسبت به مدیریت پایدار منابع آب بر حسب نوع مالکیت منبع آب آنها، تفاوت معنیدار وجود داشت، به نحوی که کشاورزان با مالکیت شخصی در مقایسه با کشاورزان دارای مالکیت مشاع، از نگرش مطلوبتری برخوردار بودند.
مرجان غفران فرید؛ روحاله رضائی
دوره 5، شماره 2 ، اسفند 1395، ، صفحه 35-48
چکیده
هدف این تحقیق توصیفی- همبستگی بررسی عوامل تأثیرگذار بر استفاده روستاییان از انرژیهای تجدیدپذیر بود. جامعه آماری این پژوهش، تمامی سرپرستان خانوار در مناطق روستایی شهرستان زابل بودند (63736 =N) که با توجه به جدول بارتلت و همکاران (2001)، تعداد 300 نفر از آنان از طریق روش نمونه گیری چند مرحلهای انتخاب شد. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه ...
بیشتر
هدف این تحقیق توصیفی- همبستگی بررسی عوامل تأثیرگذار بر استفاده روستاییان از انرژیهای تجدیدپذیر بود. جامعه آماری این پژوهش، تمامی سرپرستان خانوار در مناطق روستایی شهرستان زابل بودند (63736 =N) که با توجه به جدول بارتلت و همکاران (2001)، تعداد 300 نفر از آنان از طریق روش نمونه گیری چند مرحلهای انتخاب شد. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه بود. روایی محتوایی پرسشنامه با نظر پانلی از کارشناسان تأیید شد. برای تعیین پایایی ابزار تحقیق پیشآزمون انجام گرفت که مقدار آلفای کرونباخ محاسبه شده برای مقیاسهای اصلی پرسشنامه در حد مناسب (در دامنه بین 761/0 تا 793/0) بود. نتایج آمار توصیفی حاکی از آن بود که میزان استفاده روستاییان از انرژیهای تجدیدپذیر شامل انرژیهای خورشید، باد و زیستتوده در سطح بسیار پایین بود. نتایج تحلیل همبستگی نشان داد که بین متغیرهای سطح تحصیلات، فاصله روستای محل سکونت تا نزدیکترین شهر، میزان شرکت در دوره های آموزشی در زمینه انرژیهای تجدید پذیر، مساحت مزرعه، مساحت واحد دامدای، تعداد محصولات زراعی، تعداد محصولات سبزی و صیفی، هزینه برق و گاز منزل و میزان استفاده از منابع کسب اطلاعات در زمینه انرژیهای تجدیدپذیر با میزان استفاده از این انرژی ها رابطه مثبت و معنی داری وجود داشت. همچنین، نتایج تحلیل رگرسیون گام به گام حاکی از آن بود که 6/61 درصد از واریانس میزان استفاده از انرژیهای تجدیدپذیر را به ترتیب شش متغیر میزان استفاده از منابع کسب اطلاعات، میزان شرکت در دوره های آموزشی مرتبط، تعداد محصولات زراعی، مساحت واحد دامداری، تعداد محصولات سبزی و صیفی و مساحت مزرعه تبیین کردند.