هومان لیاقتی؛ محمد یزدی؛ نغمه مبرقعی دینان
دوره 5، شماره 4 ، شهریور 1396، ، صفحه 63-75
چکیده
پژوهش حاضر با هدف بررسی وضعیت آموزش عالی محیط زیست در کشور و ارائه الزامات مورد نظر برای برنامه ریزی در راستای تحقق وضعیت مطلوب تهیه شده است. بررسی ها حاکی از آن است که در سالهای اخیر علوم محیطزیست در43 رشته، چهار مقطع تحصیلی و 7 زیر نظام آموزشی در ایران ارائه میشود. طبق بررسی های انجام شده از میان دانشجویان جذب شده در ...
بیشتر
پژوهش حاضر با هدف بررسی وضعیت آموزش عالی محیط زیست در کشور و ارائه الزامات مورد نظر برای برنامه ریزی در راستای تحقق وضعیت مطلوب تهیه شده است. بررسی ها حاکی از آن است که در سالهای اخیر علوم محیطزیست در43 رشته، چهار مقطع تحصیلی و 7 زیر نظام آموزشی در ایران ارائه میشود. طبق بررسی های انجام شده از میان دانشجویان جذب شده در رشته های مختلف در سال تحصیلی 1395 تعداد دانشجویان محیط زیست کشور 14444 نفر بوده است. از نظر جذب دانشجویان محیط زیست در میان زیر نظام های آموزشی، بیشترین تعداد جذب یعنی 8997 نفر معادل 62 درصد، متعلق به دانشگاه آزاد اسلامی بوده است. رتبه بعدی متعلق به دانشگاه پیام نور با 3578 نفر و 25 درصد است و سایر زیر نظام ها با جذب 1869 دانشجو معادل 13 درصد در این سال در رتبه سوم قرار دارند. از نظر توزیع دانشجویان محیطزیست در مقاطع مختلف تحصیلی در سال 95 حدود 6/73 درصد در مقاطع کاردانی و کارشناسی، 23 درصد در مقطع کارشناسی ارشد و 4/3 درصد نیز در مقطع دکترا جذب شده اند. مقایسه این ارقام با آمار مشابه در سال 1390 حاکی از رشد چشم گیر سهم دانشجویان دکترا است که به تبع آن رشد کلیه امکانات مورد نیاز را میطلبد. بررسی وضعیت دانش آموختگان در رشته های مختلف محیط زیست نیز نشان میدهد که در طی دهه80 تعداد 11842 نفر از رشتههای مختلف محیط زیست در کشور فارغ التحصیل شدهاند. از جمله مهمترین آسیب های شناسایی شده در این زمینه میتوان به آمار بالای بیکاری و عدم تطابق نیاز بازار کار با تعداد و دانش فارغ التحصیلان این رشته نام برد. در ادامه راهکارهایی به منظور افزایش کارایی دانش آموختگان و توزیع متناسب رشته های محیط زیست در کشور ارائه گردیده است .
هادی ویسی؛ شیوا قربانی؛ شهروز عسکری فرد؛ هومان لیاقتی؛ پیمان فلسفی
دوره 5، شماره 3 ، خرداد 1396، ، صفحه 23-37
چکیده
این مطالعه با هدف ارزشیابی سطح سواد کشاورزی پایدار کارشناسان (دانش، نگرش، حساسیت و نگرانی) و ارزیابی اثرات متغیرهای اقتصادی- اجتماعی (جنسیت، سطح سواد، تجربه و منبع اطلاعاتی) بر آن انجام شد. 180 نفر از کارشناسان کشاورزی در استان تهران و البرز با استفاده از پرسشنامهای شامل چهار بخش: دانش (17 گزینه)، نگرش (10 گزینه)، حساسیت (18 گزینه) و نگرانی ...
بیشتر
این مطالعه با هدف ارزشیابی سطح سواد کشاورزی پایدار کارشناسان (دانش، نگرش، حساسیت و نگرانی) و ارزیابی اثرات متغیرهای اقتصادی- اجتماعی (جنسیت، سطح سواد، تجربه و منبع اطلاعاتی) بر آن انجام شد. 180 نفر از کارشناسان کشاورزی در استان تهران و البرز با استفاده از پرسشنامهای شامل چهار بخش: دانش (17 گزینه)، نگرش (10 گزینه)، حساسیت (18 گزینه) و نگرانی (19 گزینه) مورد پرسش قرار گرفتند. این کارشناسان، سابقه شرکت در دورههای آموزشی کشاورزی پایدار را داشتند. تحلیل دادهها نشان داد که کارشناسان، نگرش، حساسیت و نگرانی بالایی نسبت به پایداری کشاورزی داشتند، درحالیکه سطح دانش کشاورزی پایداری، متوسطی داشتند. به منظور بررسی اثرات متغیرهای اجتماعی- اقتصادی بر سطح سواد، شش آزمون تحلیل فاکتوریل یکطرفه انجام شد. نتایج نشان داد که جنسیت بر میزان نگرانی نسبت به پایداری کشاورزی و سطح سواد و تجربه کاری نیز بر دانش و نگرانی نسبت به پایداری کشاورزی، اثر معنیداری دارند. نتایج همچنین نشان داد که کارگاههای آموزشی و رسانهها، اثرات معنیداری بر سطح سواد کشاورزی پایدار کارشناسان داشتند. بر اساس این نتایج، چارچوبی برای برنامهریزی باهدف توسعه سواد کشاورزی پایدار پیشنهاد شد.