آموزش محیط زیست
نرگس ادیب راد؛ عالیه یوسف فام؛ مهناز جعفریه
چکیده
نقد بوم گرا یا «اکو کریتیسیزم» را میتوان مطالعهی رابطهی میان ادبیات و محیطزیست و چگونگی بازتاب ارتباط انسان با محیط فیزیکی پیرامونش در ادبیات دانست. در این نقد، رابطهی دوسویه میان شاعر یا نویسنده با طبیعت و میزان تأثیر و تأثّر مظاهر طبیعی بر روح و جان آنان بررسی میشود. این مقاله، در پاسخ به این پرسش که «زیستبومهای ...
بیشتر
نقد بوم گرا یا «اکو کریتیسیزم» را میتوان مطالعهی رابطهی میان ادبیات و محیطزیست و چگونگی بازتاب ارتباط انسان با محیط فیزیکی پیرامونش در ادبیات دانست. در این نقد، رابطهی دوسویه میان شاعر یا نویسنده با طبیعت و میزان تأثیر و تأثّر مظاهر طبیعی بر روح و جان آنان بررسی میشود. این مقاله، در پاسخ به این پرسش که «زیستبومهای زمانی شاعران، چه تأثیری بر اشعار آنان داشته است»؛ به بررسی درونمایه و مضمون اصلی اشعار زیستمحیطی شاعران موردپژوهش پرداخته، تفاوتها و اشتراکات آنها را در راستای ادبیات و محیطزیست بیان میکند. در این پژوهش که ازنظر هدف، کاربردی و ازنظر نحوه گردآوری، توصیفی-تحلیلی از نوع اسنادی بوده، نتایج ذیل بهدستآمده است: شباهت اندیشهی زیستبوم و طبیعتمحور از منظر نقد بومگرا میان آثار شاعران، ناشی از روحیات و سرشت مشترک انسانی و نیز معلول شباهت برخی عوامل تأثیرگذار محیطی مانند 1- مکتب رمانتیسم 2- شرایط نابسامان سیاسی و اجتماعی جامعه 3- تأثیر محیط زندگی و دوران کودکی آنها است. در شعر شاعران موردتحقیق، لزوم توجه به طبیعت و زیستبومهای زمانی شاعر، بیان بحرانهای زیستمحیطی و آگاهیبخشی برای حفاظت از آن، سبب شده از شعر بهعنوان رسانهای زیستمحیطی- فرهنگی استفاده شود. تأثیر زیستبومهای زمانی شاعران بر اشعار آنان، آرمانشهر، شهر گریزی، آلودگی آب، خاک، هوا، بیابانزایی، پرداختن به برخی بحرانها مانند خشکسالی وغیره، شباهت مهم نگرش بوم محور شاعران موردمطالعه و نزدیکی به طبیعت، نوع زیستبوم و نوع نگرش به آرمانشهر مطلوب تفاوت مهم آنان است.
سیما عباسی؛ زهرا رضایی
چکیده
تأثیرپذیری انسان و طبیعت از یکدیگر از دیرباز اجتنابناپذیر بوده است. با رشد نهادهای مدنی و ابزار فناوری، انسان در سطح گستردهای در طبیعت تغییراتی ایجاد کرده که گاه سبب تهدیدهای محیط زیستی و اکولوژیکی شده است همین امر سبب گردید که بررسی مسائل محیطزیستی در ادبیات یکی از ضرورتهای پژوهشی ادبیات تطبیقی گردد و گفتمانی در جهت فرهنگسازی ...
بیشتر
تأثیرپذیری انسان و طبیعت از یکدیگر از دیرباز اجتنابناپذیر بوده است. با رشد نهادهای مدنی و ابزار فناوری، انسان در سطح گستردهای در طبیعت تغییراتی ایجاد کرده که گاه سبب تهدیدهای محیط زیستی و اکولوژیکی شده است همین امر سبب گردید که بررسی مسائل محیطزیستی در ادبیات یکی از ضرورتهای پژوهشی ادبیات تطبیقی گردد و گفتمانی در جهت فرهنگسازی محیطزیستی برای حفاظت از آن شکل گیرد. ادبیات و بهویژه شعر بهعنوان رسانهای فرهنگی، تأثیرگذاری ویژهای در حوزههای رفتاری و انگیزشی مخاطبان و بالا بردن سطح آگاهی و هوشیاری جامعه نسبت به محیطزیست دارد. در شعر معاصر نگاه متفاوت نیما و متأثران او، طرز برخورد با طبیعت را نسبت به شعر سنتی تغییر داد و دغدغههای محیطزیستی برخی شاعران معاصر بهویژه سهراب را واداشت تا با آثارشان به آگاهی بخشی و آموزش محیطزیست بپردازند. در این پژوهش که از نظر هدف کاربردی و از نظر نحوه گردآوری دادهها، توصیفی- تحلیلی از نوع اسنادی است، سعی شد نگاه شعر معاصر نسبت به محیطزیست و جایگاه و چگونگی آموزش محیطزیست در آن با محوریت اشعار سهراب سپهری، بهعنوان آغازگر این جریان، مشخص گردد و این نتیجه به دست آمد که در شعر معاصر لزوم توجه به طبیعت و آگاهی بخشی برای حفاظت از آن سبب شد که از شعر بهعنوان رسانهای برای آموزش دهی ضمنی برای محیطزیست و رفتار صحیح با آن استفاده شود و این جریان با سهراب سپهری در شعر معاصر مطرح گردید.